دیشب خواب تو رو دیدم
27 هفته و يك روز با تو زندگي كردن رو امروز تجربه كردم. خدايا شكرت پسرك مامان ديشب خواب تو رو مي ديدم. الهي مامان فدات بشه. خواب ديدم از سركار اومدم و تو پيش مامان بزرگي. مامان بزرگت بهم گفت مريم نريمان رو ببر حموم. انقده ذوق كرده بودي. لباسهاتو دراوردم و خوب تن نرمت رو شستم. اي خدا چه حالي داد لمس بدن لطيف و مثل گلت وقتي از حموم آوردمت بيرون كلي مي خنديدي. حوله لباسيت تو خواب سورمه اي با حاشيه گلهاي ليمويي بود.(چه شيك) رو تنت كردم و كمربندش رو هم آروم بستم. سرم رو گذاشتم كنار صورتت و تو خودت رو به نزديك مي كردي و تند تند نفس مي كشيدي. اي جان مامان. الهي من فدات بشم. نريمانم گلم مهربونم پسر مظلومم قول بده به ماماني كه چند هفته باقي...
نویسنده :
مامان مریم
16:23